خاطرات من
سلام دوستان خوش اومدین
درباره وبلاگ


سلام به همه. به این وب خوش اومدین. من خیلی دوست دارم نطر بدین‘ انتقاد کنین ‘ پیشنهاد بدین. و منتظرم هستم. توی نظرسنجی شرکت کنین. توی چت باکس پیغام بدین. راستی من براتون لوگو درست می کنم رایگان. اگه خواستین توی نظر خصوصی بهم بگید. به لینک های وبلاگم سر بزنید وبای قشنگین. منتظر نظرات قشنگتون هستم.

پيوندها
والپیپر های انیمه ای
تنها در دختکن خاطرات
saman kocholo
دنیای عشق و زندگی
هویجوری!!!!!!
کتابچه ی یه دختر سمپادی
♥کلبه♥
i T
تنهایی شیطون//سیاوش
AĻ@cн!ģħ ♪ ☼☺♣ ღ♪☼☻♥
بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست
the endless
زندگی ازآن شماست
عـکس و مدل*رومینا*
غریبانه
عطر باران
تولدم گناه بود
عـــــاشــــقــــانــــــه
آنیتا و لیلا خوشگله
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خاطرات من و آدرس royayekhatereha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 62
بازدید هفته : 67
بازدید ماه : 66
بازدید کل : 93663
تعداد مطالب : 22
تعداد نظرات : 69
تعداد آنلاین : 1



Cute Pink Kaoani

♥かわぃぃミクのゲーム♥(絵はちょいムズ)

アニメ系時計

نويسندگان
miss alone

آرشيو وبلاگ
بهمن 1391
دی 1391
آبان 1391


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:, :: 17:50 :: نويسنده : miss alone

که ترا می برد اینگونه به ژرفای خیال؟

چیست در خلوت خاموش کبوترها؟

چیست در کوشش بی حاصل موج؟

چیست در خندة جام؟

که تو چندین ساعت،

مات و مبهوت به آن می نگری؟!

 

-نه به ابر،

نه به آب،

نه به برگ،

نه به ابن آبی آرام بلند،

نه به این خلوت خاموش کبوترها،

نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام،

من به این جمله نمی اندیشم.

 

من، مناجات درختان را، همگام سحر،

رقص عطر گل یخ را با باد،

نفس پاک شقایق را در سینة کوه،

صحبت چلچله ها را با صبح،

نبض پایندة هستی را در گندمزار،

گردش رنگ و طراوت را در گونة گل،

همه را می شنوم، می بینم.

من به این جمله نمی اندیشم

به تو می اندیشم

ای سراپا همه خوبی،

تک و تنها به تو می اندیشم.

همه وقت،

همه جا،

من به هرحال که باشم به تو می اندیشم

تو بدان این را، تو بدان!

تو بیا

 

تو بمان با من، تو بمان!

 

×

جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب

من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند.

اینک این من که به پای تو درافتادم باز

ریسمانی کن از آن موی دراز،

تو بگیر،

 

تو ببند!

 

×

تو بخواه

پاسخ چلچله ها را، تو بگو!

قصة ابر هوا را، تو بخوان!

تو بمان بامن، تنها تو بمان!

در دل ساغر هستی تو بجوش!

من همین یک نفس از جرعة جانم باقی است،

 

آخرین جرعة این جام تهی را تو بنوش!

 

فریدون مشیری

بهار را باور کن

 

 

 

همه می پرسند

چیست در زمزمه مبهم آب؟

چیست در همهمة دلکش برگ؟

چیست در بازی آن ابرسپید،

روی این آبی آرام بلند،

 

 
دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:, :: 16:40 :: نويسنده : miss alone

سلام.

این شعر از فریدون مشیریه. خودم خیلی دوستش دارم امیدوارم شما ام خوشتون بیاد.

به ادامه مطلب برید.



ادامه مطلب ...
 
شنبه 27 آبان 1391برچسب:, :: 17:3 :: نويسنده : miss alone


 

 
    • اگه بهتون زنگ زد(در این مسئله فرض بر سامان بودن اسم دوست پسرتونه....!!!)بگین سلام ارمین جون.بعد یه دفعه انگار که تازه متوجه شدین بگین اوا خاک بر سرم حمیدتویی؟؟؟؟؟؟ میتونین این سیر رو تا 17 بار تکرار کنین ولی بار هجدهم دیگه خطرمرگ داره. بنده مسئولیتی در قبال این گونه حوادث ندارم.
    • بهش زنگ بزنین و بگین کسی خونه نیست و دعوتش کنین خونتون بعد با دختر همسایه برید سینما و فیلم اخراجی هاو... رو ببینید
    • تا یه شوخی کوچیک با شما کرد سریعا جبهه بگیرید و باهاش دعوا کنید.با کلماتی از این قبیل:مگه تو خودت خواهر مادر نداری؟...یا یه همچین چیزایی ولی دو تا سه دقیقه بعد خودتون یه جک افتضاح تعریف کنید و بعدش بشینید و قیافه بنده خدا رو تماشا کنید...
    • ارایش شدید بکنید و از این شلوارای برمودا بپوشید واستینای مانتوتونو بزنیدبالا وبرید جلوی بنده خدا رژه برید و وقتی به  شما نزدیک شد و به دو سه متری شما رسید سرش داد بزنید وبعدش بشینشد زجرکشیدنشو تماشا کنید!!
    • عکسای دو نفره ای رو که با پسرنوه ی عمه ی خاله ی پدربزرگ دخترخالتون گرفتید بهش نشون بدید ولی بهش اجازه ندید حتی یه دونه عکس باهاتون بگیره!!!
    • همین که تو ماشین بغل دستش نشستید شروع کنین به عطسه کردن و از بوی ادکلن چندصدهزار تومنیش که با زجرکش کردن پدر ومادرش خریده ایراد بگیرید و بهش بگید به این بو حساسید!!!!!!!!!!!!

               تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ،
    خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net                تصاوير زيباسازی ،
    كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت
    www.pichak.net                   تصاوير زيباسازی ،
    كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت
    www.pichak.net


 

اگه پسرا نبودن....

-اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق میداد؟

-اگه پسرا نبودن کی خونه رومیکرد باغ وحش؟

-اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کی رو ضایع میکرد؟

-اگه پسرا نبودن دخترا به چی میخندیدند؟

-اگه پسرا نبودن دخترا کی رو سرکار میذاشتن؟

-اگه پسرا نبودند دخترا کی رو تیغ میزدند؟

-اگه پسرا نبودن کی ظرفارو می شست؟

-اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو میذاشت دم در؟...

-وبلاخره اگه پسرا نبودند کی اینهمه با دخترا کل کل میکرد و کم میاورد و از رو نمیرفت؟؟؟؟؟؟؟

منبع:WWW.cute-guys.blogfa.com

تصاوير زيباسازی ،
    كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت
    www.pichak.net

 

 
شنبه 27 آبان 1391برچسب:, :: 16:27 :: نويسنده : miss alone

 

منبع: www.esheq.mihanblog.com

 

جلوی ویترین یک مغازه می ایستند

دختر:وای چه پالتوی زیبایی

پسر: عزیزم بیا بریم تو بپوش ببین دوست داری؟

وارد مغازه میشوند دختر پالتو را امتحان میکند و بعد از نیم ساعت میگه که خوشش اومده

پسر: ببخشید قیمت این پالتو چنده؟

فروشنده:360 هزار تومان

پسر: باشه میخرمش

دختر:آروم میگه ولی تو اینهمه پول رو از کجا میاری؟

پسر:پس اندازه 1ساله ام هست نگران نباش

چشمان دختر از شدت خوشحالی برق میزند

دختر:ولی تو خیلی برای جمع آوری این پول زحمت کشیدی میخواستی گیتار مورد علاقه ات رو بخری

پسر جوان رو به دختر بر میگرده و میگه:

مهم نیست عزیزم مهم اینکه با این هدیه تو را خوشحال میکنم برای خرید گیتار میتونم 1سال دیگه صبر کنم

بعد از خرید پالتو هردو روانه پارک شدن

پسر:عزیزم من رو دوست داری؟

دختر: آره

پسر: چقدر؟

دختر: خیلی

پسر: یعنی به غیر از من هیچکس رو دوست نداری و نداشتی؟

دختر: خوب معلومه نه

یک فالگیر به آنها نزدیک میشود رو به دختر میکند و میگویید بیا فالت رو بگیرم

دست دختر را میگیرد

فالگیر: بختت بلنده دختر زندگی خوبی داری و آینده ای درخشان عاشقی عاشق

چشمان پسر جوان از شدت خوشحالی برق میزند

فالگیر: عاشق یک پسر جوان یک پسر قدبلند با موهای مشکی و چشمان آبی

دختر ناگهان دست و پایش را گم میکند

پسر وا میرود

دختر دستهایش را از دستهای فالگیر بیرون میکشد

چشمان پسر پر از اشک میشود

رو به دختر می ایستدو میگویید :

او را میشناسم همین حالا از او یک پالتو خریدیم

دختر سرش را پایین می اندازد

پسر: تو اون پالتو را نمیخواستی فقط میخواستی او را ببینی

ما هر روز از آن مغازه عبور میکردیم و همیشه تو از آنجا چیزی میخواستی چقدر ساده بودم نفهمیدم چرا با من اینکارو کردی چرا؟

دختر آروم از کنارش عبور کرد او حتی پالتو مورد علاقه اش را با خود نبرد

یک روز یک پسر و دختر جوان دست در دست هم از خیابانی عبور میکردند

 

 
جمعه 26 آبان 1391برچسب:, :: 16:57 :: نويسنده : miss alone

برید بخونید.

حتما گریتون می گیره.

منبع:http://www.ghamkhoneh.blogfa.com



ادامه مطلب ...
 
جمعه 26 آبان 1391برچسب:, :: 16:53 :: نويسنده : miss alone

چند مطلب غمگین .

توضیح نمی خواد برید به ادامه مطلب.



ادامه مطلب ...
 
جمعه 26 آبان 1391برچسب:, :: 16:32 :: نويسنده : miss alone

سلام.

امیدوارم خوب باشید.

این شعر از فریدون مشیری هستش به نام: همراه حافظ

امیدوارم خوشتون بیاد.

نظر و امتیاز یادتون نره.

برید به ادامه مطلب.



ادامه مطلب ...